رضا زندي همواره خبرهاي مهمي در جامعه بوده كه صداوسيما منتشر نكرده است. اين‌بار اما، موضوعي را خبری كرد كه صحت نداشت. چنان با اهميت بود كه تكذيب شد. ولي براي كشور هزينه آورد. چه، وزيرنفت گفته بود قطع صادرات نفت به اروپا در سرماي زمستان جزو اهداف «انسان‌دوستانه» ايران نيست. «به خودمان‌نبازيم!» 1- بخش انگليسي‌زبان تلويزيون «pressTV»، هفته گذشته خبرهاي عادي‌اش را قطع و اعلام کرد: «جمهوري اسلامي ايران از روز چهارشنبه (26 بهمن) صادرات نفت به كشورهاي هلند، اسپانيا، فرانسه، ايتاليا، يونان و پرتغال را قطع كرد.» خبر در دنيا تركيد. قيمت نفت بلافاصله بالا رفت. مسوول فروش نفت ايران در چين بود اما خبري از اين ماجرا نداشت. هم وزارت‌خارجه تكذيب كرد، هم وزارت نفت. در شرايط حساس امروز، اگر رسانه‌اي غيراز صداوسيما چنين خبر كذبي را حتي به اشتباه منتشر مي‌كرد بايد منتظر «وصله‌ها» و... مي‌شد. حالا چه كسي در صداوسيما پاسخگوست؟ برخي «خبرهاي ملي»، صفحه شطرنج‌بازي نيست! 2- مي‌توان پاسخي «مناسب» به تحريم نفتي اتحاديه اروپا داد. اما نه با «خبر» بي‌پشتوانه و نه حتي با «طرح»ي كه مي‌توان علامت سوال‌هاي متعددي پيش‌رويش گذاشت. قبل از اينكه نمايندگان مجلس به انتخابات بروند، طرحي را براي قطع صادرات نفت به اروپا آماده كردند كه از همان ابتدايش جاي سوال دارد. در ماده اول نوشته‌اند: «دولت مجاز است كه فروش نفت به كشورهايي كه در تحريم نفت كشورمان پيش‌قدم شده‌اند و همچنين كشورهايي كه نسبت به تحريم نفت ايران پافشاري مي‌كنند را متوقف كند.» سوال ساده اين است مگر الان شركت ملي نفت مجاز نيست به هر شركتي كه مي‌خواهد نفت بفروشد و به هر كشوري كه صلاحش نيست نفروشد؟! 3- در ماده دوم طرح توقف نفت آمده است: «دولت مجاز است كه در تردد اتباع اروپايي به كشورمان و تردد ايرانيان به كشورهاي اروپايي، محدوديت‌هايي ايجاد كرده و در اين خصوص تدابيري بينديشد.» آيا محدوديت در سفر، نقض حقوق شهروندي نيست؟ به اندازه كافي به اتباع ايراني ويزاي «شينگن» را سخت مي‌دهند! 4- ديپلمات‌هاي ايراني ظاهرا در جلسه روز چهارشنبه با سفرا، سه شرط گذاشته‌اند. خواستار تضمين دريافت پول نفت صادراتي خود شده و قراردادهاي بلندمدت سه تا پنج ساله را طلب كرده‌اند. ضمن اينكه از اروپايي‌ها خواسته‌اند تا با استناد به بند «فورس‌ماژور» حق الغاي قرارداد را نداشته باشند. حالا مشتری می‌تواند قبول نکند، فروشنده می‌تواند بر شروطش اصرار کند. 5- اگر ايران رسما اعلام كند كه صادرات نفتش را به اروپا متوقف کرده ديگر نمي‌تواند در اوپك از عربستان بازخواست كند كه چرا توليد نفتش را اضافه كرده است. ديگر نمي‌تواند از كشورها بخواهد كه بيشتر از سهم‌شان توليد نكرده و سقف 30 ميليون بشكه‌اي را رعايت كنند. زبان در کام می‌ماند. 6- اگر اروپايي‌ها مي‌خواهند تا ماه مارس واردات نفت‌شان از ايران را به يك‌سوم كاهش دهند و تا «ژوئن» قطع کنند، ما آيا بازارهاي جايگزين را آماده كرده‌ايم؟ کمر اقتصادمان را بسته‌ايم؟ آیا سیاست رسانه‌ای قابل قبولی پیش از اتخاذ تصمیمات مهمی نظیر «قطع صادرات نفت» تدوین کرده‌ایم! 7- از زمستان چيزي نمانده است. بهتر آن است که به جای قطع صادرات نفت، تصویر انسان‌دوستانه‌مان را در سراسر اروپا پخش كنيم و فعلا پول صادرات نفت‌مان را در جيب بگذاريم. اگر تيغ‌مان هم بريد، شروط‌مان را عملي كنيم.